6 جلد اول از سایت جادوگران
- هری پاتر و سنگ جادو
- هری پاتر و تالار اسرار
- هری پاتر و زندانی آزکابان
- هری پاتر و جام آتش
- هری پاتر و محفل ققنوس بخش های1و3 از سایت جادوگران
- هری پاتر و شاهزاده دورگهبخش 1
- هری پاتر و یادگاران مرگ از 4شیرد
دو کتاب هری پاتر و شاهزلده نیمه خالص و محفل ققنوس 2 جلدی و سه جلدی هستند که در سایت جادوگران از هرکدام یک جلد کم گذاشته است.اما در لینک زیر همه ی کتاب های هری پاتر قابل دانلود اند.
coolbook.ir/tag/لینک-دانلود-کتاب-هری-پاتر-و-محفل-ققنوس
توضیح تک به تک کتاب ها:
هری پاتر و سنگ کیمیا/جادوگر (سنگ جادو)
در این داستان که اولین داستان هری پاتر است شخصیتها معرفی شده و در عین معرفی اولیه تخیل، داستانی آهنگین و جذاب نقش شدهاست.
هری پاتر در این داستان وارد دنیای دیگری شده و با افراد جدید دوست میشود که این مقدمه داستانهای بعدی را شکل میدهد.
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
همانطور که گفته شد این کتاب داستانی آهنگین و جذاب دارد. در ابتدا هری پاتر که نزد خاله و شوهر خاله اش زندگی میکند معرفی میشود ... هری ناگهان میفهمد که یک جادوگر است و لرد ولدمورت در کودکی به خانه آنها حمله کرده و پدر و مادرش را کشته، ولی به طور شگفت انگیزی نتوانسته هری را نابود کند و جادویش به خودش بازگشتهاست، در نتجب میفهمد که فردی که در آن جا به دنبال سنگ است استاد دیگری است که تحت کنترل ولدمورت در آمدهاست. آنها نبرد کوچکی میکنند و سر انجام ولدمورت فرار می می کند.و می فهمد که اسنیپ جان او را نجات داده است
هری در پایان میفهمد که دلیل اینکه در کودکی از طلسم ولدمورت نجات یافته اینست که مادرش خود را فدای او کرده و با به وجود آوردن جادویی باستانی به نام جادوی عشق ولدمورت را شکست دادهاست. اما ولدمورت از بین نرفته و دوباره بازگشته و این بار هم معلوم نیست که از بین رفته باشد!
پایان خطر لوثشدن |
هری پاتر و تالار اسرار (حفرهٔ اسرارآمیز)
هری پاتر و تالار اسرار به غیر از لذت داستانی هیجانی زیبا و ترسهای غیر منتظره میآفریند.
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
داستان از جایی آغاز میشود که هری پاتر سال اول تحصیلی خود را در مدرسه جادوگری هاگوارتز پشت سر گذارده و در تابستان به سر میبرد. او جنی خانگی را میبیند که به او هشدار میدهد که این سال را به مدرسه نرود. بعد از آن با سه نفر از دوستانش که با ماشینی پرنده به دنبالش آمدهاند از دست خاله و شوهر خاله بد خلقش فرار میکند و به خانه دوستش میرود.
بعد از اینکه وارد سال تحصیلی میشود اتفاقات عجیبی میافتد، گربه سرایدار با طلسمی خطرناک بیهوش میشود و با خون نوشتههایی بر دیوارها حک میشود مبنی بر آن که: تالار اسرار گشوده شدهاست.
بعد از آن به چند نفر حمله میشود و همه به هری پاتر شک میکنند. کسانی که مورد حمله قرار میگیرند خشک میشوند و در این میان با گره گشاییهای گسترده، هری میفهمد که تالار اسرار کجاست و موجودی که این حملات را انجام میدهد یک مار غول پیکر است، در این میان او میفهمد که نا خواسته زبان مارها را میداند. در همان موقع جینی، خواهر رون که بهترین دوست هری است، به تالار اسرار برده میشود و هری و رون، وارد تالار اسرار شده و جینی را نجات میدهند. در پایان مشخص میشود که حملات از طریق دفتر خاطراتی که ولدمورت(تام ریدل) در نوجوانی نوشته انجام میشده است!
پایان خطر لوثشدن |
مایه داستان
این داستان جزء جذابترین و پر خوانندهترین داستانهای جی کی رولینگ است که مایه هیجان و ترس بر آن قالب است، مایه اصلی داستانی رمز گونه و رمز گشایی گرانهاست و عناصر معمول و نامعمول به طور واضحی با هم مطابقت دارند. در کل از نظر جذابیت، ادبی، هنری و نوشتاری این داستان یکی از شاهکارهای نویسنده میباشد.[نیازمند منبع]
هری پاتر و زندانی آزکابان
هری پاتر و زندانی آزکابان جزء غیر قابل پیش بینیترین داستانهای رولینگ است که در حالی که با وحشت شروع میشود داستانی هیجانی را دنبال میکند و سرانجام با مایهای از عشق به پایان میرسد.
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
بعد از اینکه عمه مارج وارد خانه خاله هری پاتر میشود با هری درگیری پیدا میکند و هری نا خواسته باعث اتفاق نا خوش آیندی میشود: عمه مارج باد شده و مانند بادکنکی به هوا میرود.
هری از خانه فرار میکند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو میشود زیرا انجام جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط ۱۳ سال سن دارد. اما او سر انجام میفهمد که سیریوس بلک کسی بوده که پدر و مادرش را به ولدمورت فروخته و اکنون از زندان فرار کرده و حالا دنبال اوست و به همین دلیل وزارت برای او حکم اخراج نمیفرستد تا بتواند در مدرسه هاگوارتز در امان باشد!
هری در سالی سخت قرار دارد که همواره باید مواظب باشد که مورد حمله سیریوس بلک قرار نگیرد. اما در پایان مشخص میشود که سیریوس بلک پدر خوانده اوست و دوست صمیمی پدرش و کسی که پدرش را به ولدمورت لو داده پیرپتی گرو بوده که خودش را به شکل موشی در آورده بوده و از قضا موش خانگی رون ویزلی بهترین دوست هری بودهاست. اما درست وقتی که همه چیز درست میشود و سیریوس موش را به شکل عادی برمیگرداند و همه به اینکه به وسیله او بی گناهی سیریوس را ثابت کنند امیدوار میشوند همه چیز نقش بر آب شده و پیر پتی گرو فرار میکند. بعد از اینکه سیریوس دوباره زندانی میشود هری و هرمیون گرنجر، دوست صمیمی او، به گذشته بازگشته و سیریوس را نجات میدهند و او را فراری میدهند . همچنین هری با موجوداتی به نام دیوانهساز مبارزه میکند. در نهایت سیریوس بلک فرار کرده و هری به مدرسه باز میگردد.
پایان خطر لوثشدن |
هری پاتر و جام آتش
هری پاتر و جام آتش شروع یک سری داستانی مجزا اما مربوط است. تا به این جا داستانهای هری پاتر مجزا و جدا از هم بوده و هر کدام به تنهایی قابل فهم بودهاند، اما از این داستان یک سیر پیوسته داستانی شروع میشود که همه داستانها کاملاً با هم در ارتباطند و اسکلت کلی اینگونهاست که لرد ولدمورت به بدن فیزیکی خویش باز میگردد و جدالهایی را با هری در پی دارد که سیر صعودی این داستانها تا پایان هفتمین داستان بر این اساس است.
در این داستان هیجان نقش اول را دارد، بر خلاف داستان اول هری پاتر داستانی آهنگین و قابل پیش بینی نیست، مانند داستان دوم وحشت نقش اصلی را در آن بازی نمیکند و بر خلاف داستان سوم دیالوگها تقریباً هیچ نقشی در آن ندارند اما، این داستان هیجان را به همراه میآورد و هری پاتر را بسیار قوی تر از آنچه بود نشان میدهد. در واقع جی کی رولینگ قصد دارد بزرگ شدن هری پاتر را به نمایش بکشد.[نیازمند منبع]
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
- داستان با روایتی شروع میشود از گذشتهٔ لرد ولدمورت و بعد داستانی دیگر که ولدمورت فرد غیر جادوگری را میکشد و در مورد کشتن هری پاتر صحبت میکند و بعد معلوم میشود که این روایت در واقع خوابی بوده که هری میدیده! هری به پدر خوانده خود یعنی سیریوس بلک نامه مینویسد و جریان را میگوید. بعد از آن با خانواده دوستش رون ویزلی به دیدن مسابقه فینال جام جهانی کوییدیچ میرود.
وقتی وارد مدرسه میشود میفهمد که مسابقات دورهای سه جادوگر که بین سه مدرسه هاگوارتز، بوباتون و دورمشترانگ (دارمسترانگ)، انجام میشود، آن سال در هاگواترز برگزار خواهد شد! شرکت در مسابقه شرط سنی هفده سال دارد و هری نمیتواند شرکت کند. هر کس قصد شرکت در مسابقه دارد، باید نام خود و مدرسه اش را روی کاغذی نوشته و داخل جام آتش بیاندازد!
روز انتخاب شرکت کنندگان، جام آتش نام سه نفر را از سه مدرسه به بیرون پرت میکند و این نشانه این است که آن سه نفر برای مسابقه انتخاب شدهاست، اما ناگهان نام هری نیز از جام بیرون میآید و همه با او دشمنی پیدا میکنند، حتی بهترین دوستش : رون!
هری مجبور به شرکت در مسابقه میشود و در مرحله اول با اژدها روبرو میشود، در مرحله دوم ضمن اینکه در دریا رفته و دوستش را از چنگ موجودات دریایی نجات میدهد خواهر یکی از شرکت کنندگان را نیز نجات میدهد و این باعث میشود که امتیازاتش بالا برود. مرحله سوم هزارتویی است که باید به مرکز آن رسید. هری موفق میشود به همراه شرکت کننده دیگر هاگوارتز، سدریک دیگوری، به جام برسند، اما وقتی آن دو جام را لمس میکنند به مکان دیگری منتقل شده و فرود میآیند.
در آنجا هری شاهد بازگشتن ولدمورت به بدن فیزیکیش است و سدریک نیز کشته میشود. هری و ولدمورت با هم دوئل میکنند و هری موفق به فرار میشود و به هاگوارتز باز میگردد !
وقتی باز میگردد و همه در فکر مرگ سدریک هستند، معلم درس دفاع در برابر جادوی سیاه او را به دفترش میبرد و برایش میگوید که او معلم این درس یعنی مودی چشم باباقوری نیست، بلکه مرگ خواری است که خود را به شکل مودی در آورده، او نام هری را داخل جام آتش انداخته و او بوده که غیر مستقیم کمک میکرده تا هری در مسابقه سه جادوگر پیروز شود. اما قرار بوده که هری به دست ولدمورت کشته شود ولی هری موفق به فرار شده و به همین دلیل مودی قلابی قصد کشتنش را میکند. اما همان موقع مدیر مدرسه میرسد و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان میرسد!
پایان خطر لوثشدن |
هری پاتر و محفل ققنوس
این داستان نیز بیشتر هیجان و در آخر کمی رازگشایی دارد، هری پاتر و محفل ققنوس یک داستان پیوند زنندهاست که بیشتر قصد دارد قضایای داستان جام آتش را به داستان بعدی یعنی پرنس نیمه اصیل پیوند بزند.[نیازمند منبع]
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
هری پاتر تابستان سختی را پشت سر گذاشتهاست، او از لرد ولدمورت و کارهای اخیرش کاملاً بی خبر بودهاست. روزی که او با پسر خاله غیر جادوگرش دعوا میکند دیوانهسازها که نگهبانان زندان آزکابان هستند پیدا میشوند و به آنها حمله میکنند و هری آنها را با جادو فراری میدهد.
اما هری به دلیل اینکه قبل ۱۷ سالگی از جادو استفاده کرده توسط وزارت سحر و جادو به دادگاه احضار میشود. او سرانجام تبرئه شده وبه مدرسه میرود. معلم جدیدی امسال به مدرسه آمده که بسیار سختگیر است.
کل داستان به این مشغول است که تشکیلاتی سری به نام محفل ققنوس تشکیل شده که بر ضد لرد ولدمورت کار میکند، مدیریت محفل ققنوس را آلبوس دامبلدور بر عهده دارد. دیگر جوانب داستان مبارزه غیر مستقیم هری پاتر و وزارت سحر و جادو را نشان میدهد زیرا وزارت سحر و جادو بازگشت ولدمورت را انکار میکند و مقالاتی ضد هری پاتر و آلبوس دامبلدور در روزنامهها به چاپ میرساند.
هری خوابهایی میبیند که همه به واقعیت تبدیل میشود. او در واقع با ذهن ولدمورت در ارتباط است و احساسات او را درک میکند و زمانهایی که خواب است تمام اتفاقاتی را که او انجام میدهد و یا میبیند از چشم خود ولدمورت شاهد است.
سر انجام او خوابی میبیند که سیریوس بلک پدر خوانده اش اسیر ولدمورت است و به همین دلیل به مکانی که در خواب دیده، که جایی در وزارت سحر و جادو است، میرود. دوستانش هم با او میآیند اما مشخص میشود که ولدمورت او را فریب داده تا او به وزارت سحرو جادو بیاید و گویی که پیشگویی هری و ولدمورت در آن نوشته شده را بیابد. هری اسیر مرگخواران میشود و پس از کمی مبارزه اعضای محفل ققنوس فرا میرسند.
سر انجام گوی پیشگویی میشکند و کسی پیشگویی را نمیفهمد ... دامبلدور با ولدمورت مبارزه میکند و هری به هاگوارتز باز میگردد.
هری با دامبلدور صحبت میکند و محتوای پیشگویی را میفهمد. پیشگویی از این قرار است که: کسی که میتواند ولدمورت راشکست دهد در پایان ماه ژوئیه به دنیا آمده و والیدینش تا به حال سه بار با ولدمورت مبارزه کردهاند و نشانی مخصوص دارد. او و ولدمورت با حضور هم نمیتوانند زندگی کنند.
هری به خانه میرود تا در آرامش با این مسئله بزرگ کنار بیاید که تنها کسی که میتواند بزرگترین جادوگر سیاه هزاره اخیر را از بین ببرد خود اوست.
پایان خطر لوثشدن |
هری پاتر و پرنس نیمه اصیل (شاهزادهٔ دورگه)
این داستان داستانی است که سرنوشت داستان هفتم را مشخص میکند. این داستان بیشتر افشای راز است اما مایهای از هیجان را نیز در خود دارد.
خلاصه داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! |
در ابتدای این داستان هری در حالی که راز زنده ماندن خود را فهمیده بود و مسئولیت سنگینی را متقبل شده بود، در اتاق خود در خانهٔ دورسلی منتظر دامبلدور نشستهاست. درطول داستان نیز هری به لطف پروفسور اسلاگهورن به راز زنده ماندن ولدمورت پی میبرد یعنی از وجود جان پیچهای او باخبر میشود. وی در این داستان به صورت اتفاقی کتابی درسی مربوط به معجون سازی را پیدا میکند که حاوی مطالب جالبی است وبرطبق نوشتههای درونش، متعلق به فردی به نام شاهزاده دورگه میباشد.این کتاب به او کمک زیادی میکند و صد البته موجب ناراحتی هرمیون، شاگرد اول کلاس نیز میشود. در انتهای داستان دامبلدور میمیرد و هری متوجه میشود که کتاب متعلق به اسنیپ است.
نظرات شما عزیزان: